بی تو همدم منند، دو گواه ناگزیر
چشم های رو به راه، اشک های سر به زیر
بی تو این وجود تار، نیست جز کمی غبار
یا مرا بده به باد، یا مرا بغل بگیر
پل بزن مرا به خویش، ای همیشه در نظر
وامنه مرا به من، ای هماره بی نظیر
تشنه ی جرقهام، مثل شاخههای خشک
تا که شعله ور شود آتش بهانه گیر
آن دریچه را نبند تا دوباره گل کنند
خنده های دلربا، بوسه های دلپذیر
روی حسرت کویر، ابر مهربان ببار
ابر مهربان ببار روی حسرت کویر
دکتر کاووس حسن لی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار شاعران ,
,
:: برچسبها:
دکتر کاووس حسن لی ,